ساره بيات
ساره بيات متولد ۱۵ فروردين ۱۳۵۱ در تهران اســت ؛ از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شــد و در جشنواره پليس در اولين كارش؛ جايزه بهترين بازيگري را بــه همراه ديپلم افتخار كسب كرد. بعد از اخذ مدرك بازيگري از موسسه “كارنامه” بــه مجموعه يك مشت پر عقاب دعوت شــد و بعد از اتمام آن بــا فيلم سينمايي مقلد شيطان وارد سينما شــد كــه بــا بازي در ايــن كار نــيــز نامزد دريافت جايزه هم شد.
بيوگرافي ساره بيات
فيلمشناسي ساره بيات
سينما
جدايي نادر از سيمين (۱۳۸۹) مهمترين فيلم ساره بيات
مقلد شيطان (۱۳۸۵)
تلويزيون
يك مشت پر عقاب (۱۳۸۶-۱۳۸۴)
بيگناهان
بانو
مرگ يك شاعر
ريسمان سبز
تباهي
ترانه پائيزي
شيفت شب
جوايز ساره بيات
خرس نقرهاي بهترين بازيگر زن بطور مشترك بــا ليلا حاتمي و سارينا فرهادي از جشنواره فيلم برلين (۲۰۱۰) بــراي جدايي نادر از سيمين
ديپلم افتخار بهترين بازيگر مكمل زن از بيست و نهمين جشنواره فيلم فجر بــراي جدايي نادر از سيمين
مصاحبه بــا ساره بيات
درباره سوابق بازيگريتان و كموكيف ايــن تجربهها بــراي خود بفرماييد.
از سال ۱۳۸۰ وارد تئاتر شدم و در جشنواره پليس در اولين كارم؛ جايزه بهترين بازيگري را بــه همراه ديپلم افتخار كسب كردم. بعد از اخذ مدرك بازيگري از موسسه “كارنامه” بــه مجموعه يك مشت پر عقاب دعوت شدم و بعد از اتمام آن بــا فيلم سينمايي مقلد شيطان وارد سينما شدم كــه بــا بازي در ايــن كار نــيــز نامزد دريافت جايزه شدم. مجموعه بيگناهان و سريال تاريخي بانو را قبل از جدايي نادر از سيمين تجربه كردم.
به نظر ميرسد بــا مجموعه بيگناهان بيشتر ديده شديد. درست است؟
تا آن زمان تجربه كاري زيادي نداشتم؛ يك سريال بود و يك فيلم سينمايي كــه تــا چهار سال بعد هم اكران نشد. من بــراي تمام كارهايم و تمام عواملي كــه در خدمتشان بودم احترام ويژهاي قائلم. تمام تلاشم در ايــن عرصه بــراي درست بودن است. اميدوارم توانسته باشم تأثيرم را در تمام كارهايم گذاشته باشم كــه البته بيگناهان نــيــز جزو كارهايي اســت كــه بازي در آن را دوست داشتم و اميدوارم در اجراي آن موفق بوده باشم.
خانم ساره بيات چگونه بــراي نقش راضيه در جدايي نادر از سيمين انتخاب شديد؟
مثل ساير بازيگران بــه دفتر آقاي فرهادي رفتم. ايشان تستهاي فراواني را انــجـام دادند؛ مدت بسياري تمرين كرديم و در نهايت بــه پيشنهاد خانم بختآور و بــا لطف خدا از ميان تعداد زيادي از دوستان توسط آقاي فرهادي بــراي ايــن نقش انتخاب شدم.
شناختتان از راضيه بر پايه چــه روشي بود؟
دنياي كار بــا آقاي فرهادي دنياي شگفتانگيزي اســت و البته متفاوت. در كار بــا ايشان آنقدر تجربيات متعدد و هيجانانگيز وجود دارد كــه خود را فراموش ميكني. اينكه بــا چــه روشي وارد شوي؛ چيزي اســت كــه ايشان قبل از فيلمبرداري بــا تمرينهاي متعدد تو را بــه اندازه كافي بــه آن شخصيت نزديك ميكند و تو خودِ نقش ميشوي. بين تو و شخصيت داستان راه زيادي وجود دارد كــه ايشان بــه تبديل ايــن فرآيند بــه تو كمك ميكنند و تو را از خود و از هــر چــه تــا حالا بودي جدا ميسازند. من نــيــز بــراي ايــن نقش مابهازاي بيروني داشتم و سعي ميكردم بــراي بعضي از حركات حسي و فيزيكي از قشر مشابه راضيه استفاده كنم. از آنچه در جامعه بسيار ديده بودم بــايــد بــه لحاظ رفتاري الگوبرداري ميكردم.
يكي از شخصيتهاي محوري فيلم؛ راضيه اســت كــه در پيشبرد داستان نقش اساسي دارد. نقشي كــه بــه بازيگرش مجال ميدهد كــه بازي پرنكته و پر از جزئياتي را ايفا كند. بــراي درآمدن ايــن جزئيات؛ چــه كرديد؟
قبل از شروع فيلمبرداري بــراي پرداختن بــه شخصيت داستان خيلي كار داري و راهي كــه در مقابل توست؛ راه دشواريست كــه اگــر بــه آنچه ايشان ميگويند توجه داشت باشي؛ بخش اعظمي از كارت آسان ميشود. بــه عــنــوان مثال خواندن قرآن در مسجد يــا خواندن نماز جماعت جزو تمرينهايي بود كــه توسط ايشان از من خواسته شده بود. همچنين رفتن بــه محلههاي پايين شهر؛ سوار شدن بــه مترو؛ اتوبوس و ساير وسايل نقليه و استفاده نكردن از خودروي شخصي. من در طول ايــن تمام تمرينها بــا لباس و چادر و كفش راضيه حضور پيدا ميكردم. تمام زيورآلات از جمله ساعت و دستبند و انگشتر؛ البته بهجز انگشتري كــه بــراي راضيه توافق كرده بوديم از دستانم باز شد. حــتـي خاطرم اســت روزها درون كيفم را خالي از پول ميگذاشتم تــا توان خريد هيچچيز را نداشته باشم. چيزهايي كــه دوست داشتم بــايــد نميخريدم تــا از حالِ راضيه باخبر ميشدم.
خانم بيات متوسط برداشت پلانهاي بازيتان چند بود؟
در طول كار آنقدر مسئوليتهاي سنگين داشتم و آنقدر بــايــد كارهاي زياد و مهمي انــجـام ميدادم كــه هرگز بــه تعداد برداشتها توجهي نداشتم. من در فضايي كــه آقاي فرهادي بــه وجود آورده بود زندگي ميكردم. دوربين در زندگيِ من بــا من همراه بود. اصلاً متوجه تعدد و تكرار برداشتها نبودم.
با توجه بــه دوربين عمدتا متحرك و روي دست؛ تداوم حسي پلانها را چگونه حفظ كرديد؟
حفظ راكوردها و تداوم حسي جزو وظايف يك بازيگر محسوب ميشود. ايــن تنها كاري اســت كــه ميشود كرد. ما قبل از گرفتن پلانها تمام سكانس را تمرين ميكرديم. بــايــد در طول تمرين همهچيز را بــه ذهن ميسپردم؛ در واقع كل سكانس را. از دستياران آقاي فرهادي كمك ميخواستم تــا حركاتم را كنترل كنند. حركات در طول سكانس كاملاً كنترلشده بود. ميزان تمرينها آنقدر زياد بود كــه همهچيز ملكه ذهنم ميشد. در طول تمرينها ايشان بــه نكات فراواني اشاره ميكردند كــه حفظ راكورد؛ كمترين آن بود.
خانم ساره بيات تعريفتان از تكنيك در بازيگري چيست؟
بهرهگيري از چارچوبهاي بــه اثبات رسيده فن بازيگري؛ رعايت اصول بازيگري؛ بدعت و نوآوري؛ خلاقيت؛ درك صحيح از شخصيت داستان؛ ايجاد فضاي مناسب بــراي حل شدن در نقش و آموختههاي ما. حــتـي بــه نظرم كار روي بدن؛ بيان و رفتار صحيح در طول كار؛ تمام اينها ميتوانند بــراي بازيگر تكنيك محسوب شــود كــه البته تعداد ايــن تكنيكها بــه اندازه روزهاي تجربه بازيگريام هستند.
صحنههاي پاياني دعواي حجت و راضيه در آشپزخانه از جمله صحنههاي پرتنش فيلم اســت كــه ديگر از قالب آرام قبلي بيرون ميآييد. اين؛ منافاتي بــا شخصيت طراحيشده از ســوي شما نداشت؟
راضيه انسان بود؛ انسان هم چندبعدي اســت و داراي احساسات متفاوت و داراي حالتهاي متعدد. انسان هميشه يكسان نيست. او بهشدت مدافع حق پايمالشدهاش بود. او در صحنه دعوا بــا نادر ايستاد و مقاومت كــرد تــا حقش را بگيرد. زماني كــه بــه حكم شرع نگذاشت تــا دست نامحرم بنا بــه اعتقاداتش بــا او برخورد كند؛ فرياد كشيد. زماني كــه در اتوبوس از پا افتاد؛ خستگياش را پنهان نكرد. ايــن رفتار در تعامل بــا راضيه بود؛ نه در تقابل بــا او.
نظرتان درباره بازيگران مقابلتان در ايــن فيلم چيست؟
شايد حــتـي نشود گــفــت بازيگران مقابل. آنها در مقابل من نبودند؛ در كنار من بودند. متحد بوديم و وفادار بــه نقش. هــمــه از هــمــه بوديم؛ يكدست و همعهد و پيمان. از تمام نكاتي كــه در كنارشان آموختم؛ سپاسگزارم.
فكر ميكرديد بازيتان اينقدر مورد توجه قرار بگيرد؟
بله؛ بهجرأت؛ چــون بــه خلق اثر ايمان داشتم و خودم را نــيــز بهدرستي ميشناختم.
نظرتان درباره جايزه خرس نقرهاي جشنواره برلين چيست؟
من از لحظهاي كــه توسط آقاي فرهادي بــراي ايــن نقش انتخاب شدم؛ جايزهام را دريافت كردم. هرگز بــه فكر اينكه در آينده قرار اســت چــه اتفاقاتي بيفتد يــا چــه جايزهاي دريافت كنم نبودم. عطش آموختن از او آنقدر در من زياد بود كــه فرصتي بــراي افكار ديگر نبود. متمركز بــه نقش بودم و آنچه او ميگفت؛ امــا از اينكه ايــن رسالت را داشتم كــه بــه نمايندگي از كشورم بــراي خاكم هديهاي بــه ارمغان بياورم؛ از خداوند سپاسگذارم و قدردان.
استقبال مطبوعات و تماشاگران در آلمان چگونه بود؟
فوقالعاده و غيرقابل باور. گويي در شهر هيچ اتفاقي بهجز جدايي نادر از سيمين نيفتاده بود. مطبوعات و مخاطبان در اطراف ما از هيچچيز جز عشق بــه ايــن كار سخن نگفتند. عكسهاي مراسم افتتاحيه بر روي جلد اكثر نشريات چاپ شده بود و استقبال باشكوهي كــه از فيلم شــد و همچنين تشويقهاي طولانيمدت آنها حيرتآور بود. هيچكس بعد از اتمام كار سر از پا نميشناخت و دنيا كار را تشويق كرد؛ چرا كــه مخاطبان و هيأت داوران از سراسر دنيا بــه آنجا آمده بودند و بزرگاني كــه در عرصه سينما از نامآوران بودند متحير بودند. ديگر من چــه بگويم؟
و حرف آخر ساره بيات؟
از خدا ممنونم؛ از فرهاديِ بزرگ و از اعتمادش بــه من ممنوم. مرا در آزمون بزرگي قرار داد. از حمايت خانواده مهربانم سپاسگزارم و از تمامي هنرمندان فرهيخته و دستاندركاران ايــن پروژه قدرداني ميكنم. اميدوارم در آينده بتوانم منشاء خدمات مفيدتري باشم.
منبع مصاحبه :ماهنامه صنعت سينما
عكس ساره بيات
همسر ساره بيات
(عكس زير تكذيب شده و صحت ندارد)
- چهارشنبه ۲۵ مرداد ۹۶ | ۱۴:۲۰
- ۶ بازديد
- ۰ نظر